کد مطلب:161831 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:171

امام سجاد در روز عاشورا
چهارم: نقل كنند با سوز و گداز كه در روز عاشورا بعد از شهادت اهل بیت و اصحاب حضرت به بالین امام زین العابدین علیه السلام آمد، پس از پدر حال


معامله آن جناب را با اعداء پرسید، خبر داد كه به جنگ كشید. پس جمعی از اصحاب را اسم برد و از حال آنها پرسید در جواب فرمود: قتل قتل، تا رسید به بنی هاشم، و از حال جناب علی اكبر و ابی الفضل سوال كرد، به همان قسم جواب داد و فرمود بدان در میان خیمه ها غیر از من و تو مردی نمانده [1] .

خلاصه این قصه است و حواشی بسیار دارد و صریح است در آن كه آن جناب از اول مقاتله تا وقت مبارزت پدر بزرگوارش، ابدا از حال اقرباء و انصار و میدان جنگ خبری نداشت [2] .



[1] آب و تاب و افزوده هاي اين داستان بسيار گسترده تر از اين مقدار است. بالاخص در نهايت اين داستان. براي اين كه گيرائي مجلس افزون شود چنين نقل مي كنند كه پس از شمارش اصحاب و جستجو از حال ايشان، به بني هاشم رسيد و يك يك آنان را نام برد و در نهايت پرسيد: «اين عمي العباس» عمويم اباالفضل چه شد؟ فرمود قد قتل كشته شد سپس پرسيد: اين اخي علي «اكبر» در قبال اين سؤال حضرت صريحا نفرمود: «قد قتل» چون برادر تاب شنيدن خبر شهادت برادر را ندارد! بلكه فرمود: بدان كه در ميان خيمه ها مردي نمانده تا آخر داستان. چنان كه گفته آمد، برخي از نقلهاي واهي به اندازه اي شايع و معروف شده است كه كمتر كسي در مورد آنها ترديد مي كند و گاهي بر زبان بزرگان نيز رفته است: مثلا معروف است كه هنگامي كه خواستند اسراء را به طرف كوفه برند و همه را سوار محمل ها نمودند، «پاهاي حضرت سجاد را زير شكم شتر بستند» و به دنبال آن حوادث و مصائبي ساختند. به بسياري از كتابهاي معتبر مراجعه شد و چنين نقلي در آن نبود مانند: الاخبار الطوال، تاريخ طبري، تاريخ يعقوبي، ارشاد شيخ مفيد، مناقب ابن شهر آشوب، مقتل خوارزمي، اعلام الوري طبرسي، تاريخ ابن اعثم، روضةالواعظين، مروج الذهب، مقاتل الطالبين، لهوف، امالي صدوق، كامل بهائي، كشف الغمه، روضةالصفا، بحارالانوار، نفس المهوم محدث قمي و... ناقل اصلي آن مرحوم دربندي در اسرار الشهادة است كه وضع اين كتاب معلوم است و حتي اين مطلب در روضةالشهداء كاشفي نيز نيامده و معلوم مي شود در زمان او (وفات 910 هجري) هنوز شايع نبوده است و از جعليات بعد از اوست و احتمالا از ابتكارات گويندگان در زمان قاجار باشد. البته ناسخ التواريخ هم كه سنديتش براي اهل فن معلوم است آن را نقل كرده است.

[2] استاد مطهري (ره) درج 1، ص 57 «حماسه حسيني» به مؤلف اين كتاب در همين جريان نسبتي داده اند كه خلاف واقع است. از عبارات استاد چنين بر مي آيد كه محدث نوري اين حادثه را تأييد مي كند. عبارت ايشان اين است: «متاسفانه حاجي نوري يك داستان جعلي و تحريفي درباره امام زين العابدين نقل مي كند و مي گويد: روز عاشورا وقتي كه براي ابي عبدالله عليه السلام ياوري باقي نماند حضرت براي خداحافظي به خيمه امام زين العابدين عليه السلام رفتند» تا آخر قصه و سپس استاد مي گويند: «اين جعل است، دروغ است، امام زين العابدين كه العياذ بالله آنقدر مريض و بيهوش نبوده كه نفهمد چه گذشته است». از اين عبارات اينگونه استفاده مي شود كه محدث نوري اين حادثه جعلي را نقل و قبول كرده است! در حالي كه خلاف آن كاملا روشن است و مؤلف ذكر اين حادثه را به عنوان يكي از شواهد روشن جعليات نقل مي كند. مسلم اين نقضيه را مي بايست متوجه تنظيم كنندگان اين كتاب دانست كه در هنگام تحرير مطالب ايشان دقت لازم را مصروف نداشته اند؛ زيرا از عباراتت ايشان برمي آيد كه به دقت تمام اين كتاب را مطالعه نموده اند و مويد اين مطلب يادداشت ايشان در ج 3، ص 268 حماسه حسيني است. لازم به ذكر است حوادث مربوط به امام سجاد عليه السلام در روز عاشورا چندان روشن نيست جز اين نكته كه حضرت مسلما در حادثه كربلا حضور داشته اند و مقاتل معروف و معتبر قضايائي را نيز نقل كرده اند؛ ولي در روز عاشورا به حضرت چه گذشته و در چه وضعي قرار داشته اند، چندان معلوم نيست. در برخي از نقلهاي نه چندان معتبر بلكه موهون همين حوادث جعلي با آب و تاب نقل شده كه حضرت از هيچ چيز خبر نداشت و در آخرين وداع از پدر بزرگوارش پرسيد، كه مورد طعن مؤلف و استاد مطهري است. فاضل محقق جناب آقاي سيد محمد رضا حسيني جلالي در كتاب «جهاد الامام السجاد» روايتي را از فصيل بن زبير اسدي نقل مي كند به نقل از كتابي كه خود او جمع آوري كرده است به نام «تسمه من قتل مع الحسين عليه السلام من اهل بيته و اخوته و شيعته» اين كتاب در «امالي الخميسيه» مرشد بالله ج 1، ص 173 - 170، و «حدائق الوردية» محلي، ج 1، ص 120، آمده است و در شماره دوم مجله تراثنا به تحقيق محقق مذكور به چاپ رسيده است. فضيل بن يسار زيدي مسلك و از اصحاب امام باقر و امام صادق عليهم السلام بوده است. سخن فضيل اين است: «و كان علي بن الحسين عليلا، و ارثت يومئذ و قد حضر بعض القتال فد فع الله عنه و اخذ مع النساء» يعني امام سجاد عليه السلام مريض بود و از معركه جنگ در حالي كه به علت جراحات وارده بي رمق شده بود او را خارج كردند. و در جنگ شركت كرد، ولي خداوند او را مصون داشت و همراه با زنان اسير شد. اين نقل كه شايد قديمي ترين باشد حاكي از آن است كه نه تنها از وقايع خبر داشت، بلكه در معركه جنگ شركت فرمود و مجروح شد.